نمايشي براي نجات ترامپ
صباح زنگنه
دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده امريكا روز پنجشنبه از حصول يك توافق ميان امارات متحده عربي و اسراييل خبر داد اما آنچه در حقيقت اتفاق افتاده يك صحنهسازي حرفهاي از سوي دولت امريكا براي نجات دونالد ترامپ و بنيامين نتانياهو از بحرانهاي داخلي است. در حال حاضر اسراييل شاهد تنش و اعتراضات زيادي بر سر نخستوزيري نتانياهو و ماجراهاي مربوط به بررسي فساد او در دادگاه است. ايالات متحده نيز با توجه به نزديك بودن انتخابات رياستجمهوري همچنين وضعيت نه چندان خوب ترامپ در نظرسنجيهايي كه تاكنون صورت گرفته است، شرايط آشفتهاي را سپري ميكند. از همين رو اين دو نياز داشتند كه برگ برندهاي براي خود دست و پا كنند وگرنه نگاهي به بيانيه نشان ميدهد كه هيچ نقطه اتكايي در توافق ابوظبي و تلآويو وجود ندارد؛ نه امارات در درگيريهاي آزادسازي فلسطين نقش مهمي ايفا كرده و نه ميتوان به وعده چشمپوشي اسراييل از الحاق بخشهايي از كرانه باختري اعتماد كرد. تجربه ميگويد احتمالا اين بار نيز اسراييل مدتي هدف خود را به تعويق خواهد انداخت و چندي بعد به بهانهاي ديگر بار ديگر براي دستيابي به آن تلاش خواهد كرد. به همين دليل نيز اينگونه به نظر ميآيد كه توافق مذكور، اقدامي تبليغاتي از جيب و اعتبار امارات متحده عربي براي تحكيم جايگاه و موقعيت ترامپ و نتانياهو در امريكا و اسراييل است. از عجيبترين نكاتي كه در اين توافق وجود دارد اين است كه صاحبان اصلي سرزمين فلسطين به طور كلي ناديده گرفته شدهاند. مردم فلسطين صاحبان بر حق سرزمينهاي خود هستند و به طور حتم از اين نوع اقدامات يكجانبهگرايانه متعجب ميشوند و چنين اقدامي از سوي كشوري عربي را زشت ميدانند. اين شرايط به نحوي از سوي امريكا طراحي شده كه بيانگر بيارادگي امارات در برابر واشنگتن است.
حتي ميتوان تصريح كرد كه در اين نوع تصميمگيري براي عاديسازي روابط با اسراييل، خواسته مردم امارات متحده عربي نيز ناديده گرفته شده و صرفا يك نفر به نام محمد بن زايد شخصا تصميم ميگيرد تا حمايت از فلسطين را قرباني رضايت امريكا و اسراييل كند.به خاطر ميآورم در گذشته و زماني كه مرحوم شيخ زايد، پدر محمد بن زايد زنده بود هرگز موافقت نميكرد كه در موضوع اسراييل، كمترين امتيازي به اين رژيم بدهد. او حتي نميخواست نام اسراييل را بدون پسوند يا پيشوندي كه بر اشغالگري اين رژيم دلالت داشته باشد، بياورد. حالا پسر او بدون توجه به خواست مردم منطقه و امارات در جايگاه تصميمگيري از سوي مردم امارات قرار گرفته و از سوي آنان توافقي را امضا ميكند كه محتواي آن عاديسازي روابط با اسراييل است. هم مردم فلسطين، هم مردم امارات و هم مردم منطقه به خوبي ميدانند كه نزديكي با اسراييل چيزي به جز دردسر براي امارات يا هر كشور ديگري كه قدم در اين مسير بگذارد، نخواهد داشت. نمونه بارز اين موضوع مصر است. مصر با جمعيت قريب به 100 ميليون نفر در كمپ ديويد راضي شد تا با وعدههاي برقراري صلح، آرامش، توسعه و سرمايهگذاري قرارداد صلح با اسراييل را امضا كند اما امروز وضعيت اين كشور را ببينيد. آيا ميتوان گفت قاهره آرامش، ثبات، رفاه و استقلال دارد؟ آيا مردم مصر اكنون روزگار خوبي را ميگذرانند و از نتايج صلحي كه در قبال آن بسياري از آرمانها و عقايدشان را فدا كردند، رضايت دارند؟ وضعيت وخيم مصر گواه خوبي است براي آنكه نشان دهيم لزوما دست برداشتن از مقابله با اقدامات مخرب اسراييل و صلح با تلآويو نميتواند ضامن بهبود وضعيت يك كشور باشد و صهيونيستها هيچگاه نميخواهند همسايگان و كشورهاي منطقه قدرت بگيرند. حالا امارات را در نظر بگيريد و بينديشيد آيا كشوري كوچك با كمتر از 5 درصد جمعيت مصر كه غير از جاسوسي، اختلافافكني و جنگافروزي در سالهاي اخير هيچ كاري انجام نداده است، ميتواند در همكاري با اسراييل به كشوري قدرتمند در منطقه بدل شود. علاوه بر موضعگيري سياسي و رسمي عليه اين توافق بايد دوستانه نيز به مردم و دولت امارات هشدار داد، مسيري كه طي ميكنند مسيري است كه در نهايت به تقويت نفوذ اسراييل در منطقه خاورميانه منجر خواهد شد اما فايدهاي براي امارات نخواهد داشت. فراتر از اينها حتي اگر پذيرفته شود، اسراييل تعهدي به امارات داده آيا ابوظبي ميتواند به رژيمي كه قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد را نيز اجرايي نميكند، اعتماد داشته باشد كه به تعهدات يك توافق دوجانبه پايبند بماند؟ در ميان كشورهاي خاورميانه تا زمان نگارش اين مقاله تنها جمهوري اسلامي ايران و تركيه عليه توافق امارات و اسراييل موضعگيري كردند اما همه كشورهاي خاورميانه را نميتوان در يك دسته جاي داد. احتمالا گروهي عليه اين توافق موضع ميگيرند، گروهي از آن حمايت ميكنند و گروه ديگري هم ترجيح ميدهند كه سكوت پيشه كرده و واكنشي نشان ندهند. كشورهايي كه در مدار امريكا روزگار ميگذرانند طبعا مطيع و مجري اوامر كاخ سفيد خواهند بود. براي بررسي مواضع كشورهاي ديگر منطقه درباره اين موضوع اول بايد ديد كدام يك از اين كشورها مستقلند و اجازه دارند كه آزادانه به اظهارنظر بپردازند. در شرايط موجود به نظر ميآيد علاوه بر جمهوري اسلامي ايران و تركيه كه سريعا واكنش نشان دادند و مخالفت خود را با اين توافق اعلام كردند، دو يا سه كشور ديگر حوزه خليج فارس نيز همين رويه را در پيش گيرند و با توافق امارات و اسراييل مخالفت كنند. با اين وجود اين پيشبيني نيز مطرح است كه تعدادي ديگر از كشورهاي منطقه كه حدس زدن نامشان چندان هم سخت نيست به عاديسازي روابط با اسراييل ابراز تمايل كنند. براي نمونه اگر حرمين شرفين در عربستان سعودي واقع نشده بود بسيار زودتر از امارات اين روند انحرافي را آغاز ميكرد و آنها بسيار علاقه دارند كه بتوانند روابط خود را با اسراييل عادي كنند؛ چنانكه روابط خوبي هم در پشت پرده ميان اين دو وجود دارد و عربستان ميكوشد اين روابط فعلا در پشت پرده باقي بماند.